مترجم سایت

مترجم سایت

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 30
کل بازدید : 635069
کل یادداشتها ها : 528
خبر مایه


 

لا فَتی الاّ علی، لا سَیفَ الاّ ذوالفقار

    

ولادت اوّلین ستاره ی آسمان امامت و ولایت، مولود کعبه معظمه، حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، حیدر کرّار را به پیشگاه فرزند بزرگوارش، حضرت بقیه الله مهدی صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، تبریک و تهنیت عرض می نمایم . شهرابی 

 

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، در روز جمعه، 13 رجب سال سی ام عام الفیل در «مکّه معظمه» به دنیا آمد .

پدر بزرگوارِ ایشان، حضرت ابوطالب (علیه السلام)، و مادرِ گرامی اش، حضرت فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها)، که هر دوی این بزرگوار، «هاشمی نسب» بودند .

ولادتِ این بزرگوار؛ به طرز عجیب و بی سابقه ای در درون «کعبه»، یعنی خانه ی خدا به وقوع پیوست .

 ای آنکه حریمِ کعبه، کاشانه ی تُست

«بطحا»، صدفِ گوهر یکدانه ی تُست

حضرت ابوطالب (علیه سلام) و حضرت فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها)، موحد و خداپرست و متدین به دین حنیفِ جدّ بزرگوارشان حضرت ابراهیم (علیه السلام) بودند .

حضرت فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها)، پیوسته به درگاه خداوند عزّ و جلّ مناجات کرده و تقاضا می نمود که وضعِ این حمل را بَر او آسان گرداند، زیرا تا به این کودک حامل بود، خود را مستغرق در نورالهی می دید و گویی از ملکوت اَعلی، به وی الهام شده بود که این طفل با سایرِ موالید، فرق بسیار دارد .

«شیخ صدوق»، از «یزید بن قعنب» روایت کرده که گفت : من با «عباس بن عبدالمطلب»، و گروهی از «عبدالعزی»، در کنار خانه ی خدا (کعبه) نشسته بود که «فاطمه بنت اسد»، مادر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، در حالی که نُه ماه به او آبستن بود، و درد مخاض (زایمان) داشت، آمد و گفت : خدایا من به تو و بدانچه از رسولان و کتاب ها از جانب تو آمده اند، ایمان دارم و سخنِ جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم، و اوست که این «بیت عتیق» را بنا نهاده است؛ به حقّ آنکه این خانه را ساخته و به حقّ مولودی که در شکمِ من است، ولادتِ او را بَر من آسان گردان .

«یزید بن قعنب»، در ادامه، گوید : ما به چشمِ خود دیدیم که خانه ی «کعبه»، از پُشت (مستجار) شکافت و فاطمه بنت اسد به درون خانه رفت و از پشم ما پنهان گردید، و دیوار به هم بَرآمد، چون خواستیم قفلِ درب خانه را بازکنیم، گشوده نشد؛ لذت دانستیم که این کار، از اَمرِ خدای عزّ و جلّ است، و فاطمه بنت اسد، پس از چهار روز از خانه ی «کعبه» بیرون آمد، و درحالی که [مولود بسیار مبارک] امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در روی دست داشت، گفت : من بَر همه ی زن های گذشته برتری دارم، زیرا «آسیه»، خدا را به پنهانی پرستید، در آنجا که پرستش خداوند، جزء از روی ناچاری خوب نبود، و «مریم بنت عمران»، نخل خشک را به دست خود جُنبانید تا از خرمای تازه چید و خورد [در هنگامی که در «بیت المقدّس»، او را درد مخاض (زایمان) درگرفت، ندا رسید که از اینجا بیرون شود، اینجا عبادتگاه است ...] و من داخلِ خانه ی خدا (کعبه) شدم و از میوه های بهشتی و بار و برگ آنها خوردم، و چون خواستم بیرون آیم، هاتفی ندا کرد : ای فاطمه، نام او را «علی» بگذار که او «علی» است و خداوندِ علی الاعلی فرماید : من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود، تأدیبش کردم و او را به غامض علم خود، آگاه گردانیدم و اوست که بُت ها را از خانه ی من می شکند و اوست که در بام خانه ام اذان گوید و مرا تقدیس و تمجید نماید . خوشا بَر کَسی که او را دوست دارد و فرمانش بَرَد، و وای بَر کَسی که او را دشمن دارد و نافرمانیش بکند (1) .

و چنین افتخارِ منحصر به فردی که برای حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، بَر اَحَدی از عموم بشر، در گذشته، به دست نیامده و در آینده نیز، هرگز به دست نخواهد آمد .

 

نادً عَلیاً مَظهرَالعَجایب

 

در جلد نهم «بحارالانوار»، «علاّمه مجلسی» در مورد وجه تسمیه آن حضرت به «علی» چنین نوشته است که : چون حضرت ابوطالب (علیه السلام)، مولود عزیز را از مادرش گرفت، به سینه ی خود چسباند و دست «فاطمه بنت اسد» را گرفته، به سوی «ابطح» آمده و به پیشگاه خداوند تعالی، چنین مناجات نمود :

ای پروردگارِ صاحب شبِ تاریک، و ماهِ نوردهنده؛ از حکم مقضی خود برای ما آشکار کن که اسم این کودک را چه بگذاریم ؟

در این حال، «هاتفی» ندا کرد :

شما دو نفر [یعنی حضرت ابوطالب (علیه السلام) و حضرت فاطمه بنت اسد (سلام الله علیه)] اختصاص یافتید به فرزند پاکیزه، برگزیده و پسندیده، پس نامِ او «علی» است و «علی» از نام خداوند علی الاعلی مشتق شده است .

در بعضی روایات آمده است که حضرت فاطمه بنت اسد (سلام الله علیه)، پس از وضع حمل، پیش از آنکه به وسیله ی ندای غیبی، نام او «علی» گذاشته شود، نام مولود عزیز را «حیدر» نهاد و هنگامی که او را قنداق کرده، به دست شوهر خود می داد، گفت : من، آن کَسم که مادرم نامِ مرا «حیدر» نهاد . شیر بیشه ام، چنان شیری که زورمند و پنجه افکن باشد .

و چون نام آن حضرت، «علی» گذاشته شد، نام «حیدر»، جزء القاب بَر او اِطلاق گردید، و از القاب مشهورش : «حیدر»، «اسد الله»، «مرتضی»، «امیرالمؤمنین»، و «اخو رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم» بوده و کُنیه ی آن جناب، «ابو الحسن» و «ابو تراب» است .

تهیه و تنظیم ... منیژه شهرابی






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ