مترجم سایت

مترجم سایت

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 48
کل بازدید : 640619
کل یادداشتها ها : 528
خبر مایه


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَتِ جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الأَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ مَسکِنَ طیِّبَةً فى جَنَّتِ عَدْنٍ وَ رِضوَنٌ مِّنَ اللَّهِ أَکبرُ ذَلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»

«خداوند مؤمنین و مؤمنات را به بهشت‏ هائى وعده داده که از چشم انداز آنها، جوی ها روان است و آنها در آن جاودانه ‏اند، و قصرهاى پاکیزه‏اى در بهشت هاى عدن و از همه بالاتر رضاى خود را وعده داده که آن خود رستگارى عظیمى است .»

 

قرآن کریم / سوره توبه / آیه 72

 

در واقعه جانسوز «کربلا»، جدای از رشادت‌ های مردان، زنانی نیز در کنار سرور خود، سیدالشهداء(ع) پا به میدان جنگ گذاشتند که در این میان «اُم وهب ‌بنت‌ عبد»، شیر زنی بود که در کنار همسرش، «عبدالله» و فرزندش «وهب‌ بن‌ عبدالله کلبی»، در «کربلا» به شهادت رسید .

در واقعه جانسوز «کربلا» دو تن از بانوان رشید، کاروان اباعبدالله الحسین(ع) به مبارزه با یزیدیان پرداختند .

 

1) «بحریه بنت مسعود خزرجى»، همسر «جناده بن حارث همدانی»

2) «اُم وهب»، مـادر «وهب ‌بن ‌عبدالله کلبى»

 

1) «بحریه بنت مسعود خزرجى»، همسر «جناده بن حارث همدانی»

یکى از زنانى که در «کربلا» به میدان رزم قدم نهاد و به کارزار پرداخت، «بحریه بنت مسعود خزرجى»،  همسر «جناده بن حارث همدانی» و مادر «عمروبن جناده» است که پس از شهادت فرزندش، دشمن، سَرِ او را بُرید و به طرف مـادر که جلو خـیمـه بود، پرتاب کرد .

«مادر»، سَرِ فرزند را برداشت و به سینه چسبانید و احسنت و مرحبا گفت و سپس سر را با شدّت و حِدّت هر چه تمام تر به سوى دشمن پرتاب نمود، بدین معنى : سرى را که در راه خدا دادم، پس ‍ نمى گیرم .

 

2) «اُم وهب»، مـادر «وهب ‌بن ‌عبدالله کلبى»

«اُم وهب بنت عبد» از قبیله «نمر بن قاسط»، از زنان نادر و شجاعى بود که ضمن وفادارى به همسر خویش «عبدالله بن وهب»، شیفت? حضرت امام حسین(ع) و از شیعیان خالص آن حضرت نیز به شمار مى ‌رفت . شخصیت‌ هایى نظیر این زن، نه تنها در تاریخ جهان، بلکه در تاریخ اسلام و شیعه که زنان فداکارى را در خود دیده، نادر و اندک است .

نقل شده است، چون در روز عاشورا «عبدالله» به میدان رفت، «اُم وهب»، نیز عمودى برداشت و به سوى همسر خویش رفت تا در کنار او بجنگد.  «عبدالله» با مشاهده «اُم وهب» در میدان جنگ، به کنار او آمد و از او خواست تا به سوى زنان کاروان بازگردد و کار جنگ را به مردان بسپارد .

«اُم وهب»، در این حال، شوهر خویش را گرفت و به او گفت : «تو را رها نمى‌ کنم تا آنکه در کنار تو و همراه تو بمیرم .»

حضرت اباعبدالله الحسین تشنه لب(ع)، که شاهد این همه عشق و علاقه بود، به همسر عبدالله خطاب کرد : «اى اُم وهب، از خداوند پاداش خیر به تو رسد، به سوى زنان بازگرد و در کنار آنان بنشین که جهاد بر زنان واجب نیست .»، «ارجعى رحمک الله فقد وضع اللّه عنک الجهاد»

«اُم وهب» چون این سخن را از امام حسین (ع) شنید، ناگزیر بازگشت .

او پس از بازگشت، همچنان ناظر شجاعت و رشادت همسرش «عبدالله» بود، بعد از شهادت شوهرش، با شتاب به کنار جنازه او رفت و خطاب به عبدالله گفت : «همسرم، بهشت بر تو گوارا باد .»

چون مشاهده شجاعت و دلیرى و عشق «اُم وهب» به حضرت امام حسین (ع) و راه همسرش، ممکن بود برخى از کوفیان سپاه ابن زیاد را دگرگون کند، بنابراین «شمر» بى ‌درنگ به رستم، غلام خویش دستور داد تا عمودى بر سر «اُم وهب» بکوبد .

«رستم» چنین کرد و بدین ‌سان، «اُم وهب» همسر عبدالله نیز، کمى پس از شهادت شوهر، به شهادت رسید .

منبع سایت تبیان ... با تلخیص و ویرایش ... منیژه شهرابی

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ