بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«لَّیْس عَلى الأَعْمَى حَرَجٌ وَ لا عَلى الأَعْرَج حَرَجٌ وَ لا عَلى الْمَرِیضِ حَرَجٌ ...»
«نه براى کور مانعى هست نه براى لنگ، نه براى بیمار (نرفتن به جهاد) ...»
قرآن کریم / سوره نور / بخشی از آیه 61
یکی از پرسش های مهمی که در هنگام روی دادن واقعه جانسوز کربلا، بر سر زبان هاست و بعضی از مورخین، در مورد آن اِهمال کردند و واقعیت را (چه عمداً و چه سهواً) کتمان نمودند، «علّت عدم حضور «عبدالله بن جعفر» در کربلا است . در این مقاله سعی شده، زوایای تاریک این مسئله را بررسی و روش نماید . |
«عبدالله بن جعفر بن ابی طالب»، نخستین مولود اسلام در «حبشه» و اوّلین فرزند «جعفر بن ابی طالب (ع)» است . تولد او را درسال سوم بعثت دانسته اند . او هنگام هجرت حضرت محمّد رسول الله (ص) به «مدینه النبی (ص)»، ده ساله بود . درسال 80 ه. ق. (با اندکی تفاوت در نقل ها)، در نود سالگی از دنیا رفت و در «مدینه النبی (ص)» یا «ابواء» به خاک سپرده شد (1) .
«عبدالله بن جعفر« فردی بزرگوار و بسیار بخشنده و سخاوتمند معرفی شده است . در تاریخ به او لقب «جواد»، «بحرالجود» و «قطب السخاء» داده اند (2) . «عبدالله بن جعفر» به واسطه موقعیت خانوادگی و جایگاه والای پدر بزرگوارش نزد حضرت محمّد رسول الله (ص) و حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) مورد احترام بود .
پس از شهادت پدرش، حضرت محمّد رسول الله (ص) برای تفقّد و دلجویی به خانه آنها رفت و آنان را مورد محبت و ملاطفت خاص خود قرار داد و فرمود : «من سرپرست آنها در دنیا و آخرت هستم»، و فرمود : «عبدالله در خلقت، خصلت شبیه من است. »
همچنین زمانی دیگر در حق او چنین دعا فرمود : «پروردگارا برای جعفر ذریه نیکو قرار ده و به بیع عبدالله،؛ برکت عطا کن» (3) .
«عبدالله بن جعفر» هنگام صلح و جنگ مورد اعتماد و طرف مشاوره حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت امام حسن مجتبی (ع) و حضرت اباعبدالله الحسین (ع) بود .
در جنگ «صفیّن»، یکی از فرماندهان سپاه حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) و نیز یکی از شهود حکمیت از طرف حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بود .
حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع)، هنگام عزل و نصب فرماندهان با ایشان مشورت می کرد . وی از جمله کسانی بود که هنگام تبعید «ابوذر غفاری» به «ربذه» در کنار حضرت امیرالمؤمنین علی (ع)، حضور داشت و او را بدرقه کرد (6) .
همچنین طبق دستور حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع)، بر «ولید بن عقبه»، حدّ جاری کرد (7).
«عبدالله بن جعفر» در مراسم تغسیل و تکفین حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) که شبانه و بدون اطلاع عموم صورت گرفت، نیز حاضر بود (8) .
بعد از شهادت حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) نیز، در کنار حضرت امام حسن مجتبی (ع) قرار گرفت، و در جریان حرکت سپاه حضرت امام حسن مجتبی (ع) به سوی لشکر «معاویه» از حریم خاندان امامت و ولایت دفاع کرد (9) .
همچنین وی بارها عشق وعلاقه و ایمان خود را به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ابراز نمود، از جمله وقتی «معاویه»، دختر «عبدالله بن جعفر» (ام کلثوم) را برای پسرش «یزید» خواستگاری کرد، او در جواب گفت : «مرا امیری است که بی اذن او کاری نکنم» و این گونه اختیار دخترش را به حضرت اباعبدالله الحسین بن علی (ع) واگذار کرد (10) .
«عبدالله بن جعفر»، از جمل? کسانی بود که در اثبات ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) به «حدیث غدیر» تمسّک جُست و نام خود را در زمره راویان حدیث غدیر ثبت کرد (11) .
احتجاج ها و مناظره های کوبنده و سخنان قاطع او در دفاع از ولایت نشان از ایمان و اعتقاد کامل او به امامت و ولایت دارد . او در گفتن سخن حق، بی پروا بود و بارها در حضور «معاویه»، از حقانیت اهل بیت و نامشروع بودن حکومت بنی امیه سخن می گفت (12) .
در تاریخ، سخنان و مناظره های او با «بنی امیه» ثبت شده است . عملکرد مهم سیاسی او، خودداری از بیعت با «یزید» بود، «معاویه» برای بیعت گرفتن از «عبدالله بن جعفر» به او چنین نوشت :
می دانی که من تو را بر دیگران مقدم داشته ام، ولی گزارش هایی از تو به من رسید که آنها را خوش ندارم . اگر بیعت کنی، مورد تقدیر و سپاس قرار می گیری، ولی اگر خودداری ورزی، به اجبار بیعت خواهی کرد .
«عبدالله بن جعفر» در پاسخ نوشت : نامه تو رسید و از مضمون آن آگاه شدم . نوشته ای که مرا بر دیگران مقدم می داری، اگر چنین کنی به بهر? خود رسیده ای و اگر خودداری ورزی نسبت به خود کوتاهی کرده ای، امّا اینکه نوشته ای مرا بر بیعت با «یزید» مجبور می کنی، ما نیز تو و پدرت را بر اسلام مجبور کردیم و شما را بر خلاف میلتان وارد اسلام کردیم (13) .
هنگامی که «معاویه» در سال 50 ق به منظور گرفتن بیعت برای «یزید» به «مدینه النبی (ص)» سفر کرد و با بزرگان قبایل، از جمله «عبدالله بن عباس»، «عبدالله بن جعفر»، «عبدالله بن عمر» و «عبدالله بن زبیر» به طور خصوصی دیدار کرد و آنها را به بیعت با «یزید» دعوت کرد، «عبدالله بن جعفر» با سخنان قاطع و کوبند? خود، نقشه های «معاویه» را نقش بر آب کرد و به بیعت با «یزید» پاسخ منفی داد و بر حقانیت اهل بیت (ع) و خاندان حضرت محمّد رسول الله (ص) بر ولایت و خلافت تأکید کرد (14) . بنابراین مواضع سیاسی «عبدالله بن جعفر» و مخالفت های او با «بنی امیه»، دلیل روشنی بر اعتقاد راسخ او به مبارزه با امویان است .
ادامه دارد ... منیژه شهرابی