«الکساندر سِر گِیویچ پوشکین»، شاعر و نویسنده ی روسی، در 6 ژوئن (17 خرداد ماه) سال 1799، در شهر «مسکو» (روسیه) به دنیا آمد و در 10 فوریه (22 بهمن ماه) سال 1837 در «سن پترزبورگ» (روسیه) از دنیا رفت .
«پوشکین»، بنیان گذار «ادبیات مُدرن روسی» بود و به سبک «رومانتیسیسم» شعر می گفت .
پدر «الکساندر» از خانواده های اصیل «روسی» بود، و مادرش نوه ی یک برده ی «اتیوپیایی»، و پسر خوانده ی «تزار پتر کبیر» بود که بعدها به مقام های بالایی دست یافته بود .
«الکساندر پوشکین»، اوّلین اشعار خود را در پانزده سالگی منتشر کرد . بعد از اتمام مدرسه، به خاطر سخنرانی های انتقادی اش در حمایت از اصلاحات اجتماعی، مجبور به ترک پایتخت شد، و به سمت «مولداوی» رفت .
«پوشکین»، در سال 1823، به «اُدسا» آمد و باز آنجا با حکومت درگیر شده، و مجبور به تبعید شد، با این وجود، او اجازه ی ملاقات با «تزار نیکولاس یکم» را یافت .
«پوشکین» در سال 1831 با «نیکولای گوگول» ملاقات کرد و تحت تأثیر داستان های کمدی اش قرار گرفت .
آثار
- روسلان و لودمیلا، سال 1820
- زندانی قفقاز، سال 1821
- فواره ی باغچه سرای، سال 1823
- کولی ها، سال 1824
- پولتاوا، سال 1829
- سوار برنجی (سوار بُرنزی)، سال 1833
- دوبروفسکی، سال 1841
- گاوریلیادا، سال 1821
- بوریس گودونوف، سال 1825
- داستان مرغ طلایی، سال 1834
- تاریخچه ی شورش پوکاچف، سال 1834
- دختر سروان، سال 1836
- شوالیه خسیس، سال 1830
- داستان ماهیگیر و ماهیک
- جشن بین طاعون
- تابوت ساز
- غلام پست
- ضربه آتشین
- دام سیاه
- بی بی پیک
- مسخره و زندگی
- دختران سیاه
شعری از اشعار پوشکین
«مرگ مالوف»
پشت سرگذاشته ام پل های تمنا را
و بی رغبتم بر آرزوهای گذشته
همراهی ندارم جزء رنج هایی که
میراث بیهودگی درون من اند،
و دیهیمی که گل های شادابش
بی رحم در تازش بوران های سرنوشت شوم فسرد
اینک روز می سپارم غمناک و تنها
و چشم دوخته ام بر راهی که مرگ مرکب می راند
و باز می جویم نقشم را
در تنها برگ لرزان و دیرنده بر شاخسار لخت
که گوش سپرده است به زوزة زمستانی بورانی سیاه
و زخمیش در پیکر است
از سوز تاز آخر پاییز
تهیه و تنظیم ... منیژه شهرابی