شعری از : منیژه شهرابی
تاریخ 6/ فروردین ماه / 1360
نماز و نیاز
و آن هنگام
که من و دل در محراب نمازیم
دست حاجت سوی تو داریم
به فکر گفتن رازیم
پا به محراب که گذاریم
ندانیم که کجاست آن !
در دیر مغانیم ،
در کعبه ایم یا در دشت حجازیم
به گرد شمع ، بال و پر زنان
چون پروانه
از سوختن و خاکستر شدن خود
پروا ، نه
سراپا شور و شوق پرواز
من و دل در سوز و گدازیم
هر کس در این دنیا
عشقی دارد و کعبه و مقصود
ما دلسوختة مفتون تو هستیم
ما به تو می نازیم
سر بر سجدة تو داریم
پیشانی بر مٌهر تو ساییم
دست بر قنوت برآریم
ما عین نیازیم
روسوی تو آریم
هر جا که بود قبلة رویت
هر جایی که تویی کعبه و مقصود
آنجا به نمازیم