مترجم سایت

مترجم سایت

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 133
بازدید دیروز : 18
کل بازدید : 639654
کل یادداشتها ها : 528
خبر مایه


حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)، ملقب به «سیدالکریم»، با کنیه «ابوالقاسم»، فرزند علی بن حسن بن زید بن حسن علی بن ابی طالب (ع) است، که در چهارم ربیع الثانی سال 173 ه. ق. در شهر مقدّس «مدینه النّبی (ص)» به دنیا آمده است (1) .

پدر حضرت عبدالعظیم، «عبدالله»، مشهور به «عبدالله قافه» است . «قافه» نام مکانی بود که جناب عبدالله از طرف پدر بزرگوارش، جناب حسن بن زید، حاکم آنجا بود .

حضرت عبدالعظیم، در مدّت عمر با برکتش، دوران امامت چهار امام معصوم، حضرت امام موسی کاظم (ع)، حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)، حضرت امام محمّد تقی (ع) و حضرت امام علیّ النّقی (ع) را درک نموده و از محضرِ مبارکشان، کسب فیض نموده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .

حضرت عبدالعظیم (ع)، از آنجایی که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی (ع) است، به «حسنی» شهرت یافته است .

«شیخ صدوق» در کتاب «امالی» در ضمن حدیثی، گفته است که هنگامی که حضرت عبدالعظیم، خدمت حضرت امام هادی (ع) مُشَرَف شد و عقاید خود را اظهار کرد، حضرت امام هادی (ع) فرمود تو از دوستان ما هستی .

 

مهاجرت به ری

زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) از «مدینه النّبی (ص)» به «ری» و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد . خلفای عباسی نسبت به خاندان حضرت محمّد رسول الله (ص) و حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و شیعیانِ ائمه (ع) بسیار سختگیری می کردند . یکی از بدرفتارترین این خلفاء، «متوکّل» بود که خصومت شدیدی با اهل بیت (ع) داشت، و تنها در دوران حکومت او، چندین بار مزار حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را در «کربلا» تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت شیعیان آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند . سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضعیت به سرمی بردند .

حضرت عبدالعظیم (ع) نیز از کینه و دشمنی خلفاء در اَمان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارش های دروغ سخن چینان را بهانه ی این سختگیری ها قرار می دادند، در چنین دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم (ع) به خدمت حضرت امام علی النقی الهادی (ع) رسید .

دیدار حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) در «سامراء» با حضرت امام علی النقی الهادی (ع) به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیریِ ایشان صادر گَشت . آن حضرت نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می کرد، و شهر به شهر می گشت تا به «ری» رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد .

علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی «ری» در آن دوره برمی گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف «ایران» وارد گشت و ایرانیان به اسلام گرویدند، از همان سال ها، «ری» یکی از مراکز مهم سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد، زیرا سرزمین حاصلخیز و پُرنعمت بود . در «ری» هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت (ع) زندگی می کردند و قسمت جنوب و جنوب غربی شهر «ری» بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود .

حضرت عبدالعظیم (ع) به طور ناشناس وارد «ری» شد و از ترس بنی عباس در محله ی «ساربانان»، کوی «سکّه الموالی»، در خان? یکی از شیعیان زندگی می کرد (2)؛ ایشان در زیرزمین آن خانه به سَر می بُرد و کمتر خارج می شد . روزها را روزه می گرفت و شب ها به عبادت و تهجّد می پرداخت . تعداد کمی از شیعیان ایشان را می شناختند و از حضورش در «ری» خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می شتافتند و مسائل شرعی و دینی خود را از حضرتش می پُرسیدند، امّا می کوشیدند که این خبر فاش نشود، و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند .

روزهای پایانی عمر پُربرکت حضرت عبدالعظیم (ع) (سال 252 یا 255 ه. ق.) (3) با بیماری ایشان همراه بود . در همان روزها، یک رؤیای صادق، حوادث آینده را ترسیم کرد، بدین نحو که یکی از شیعیان پاکدل شهر «ری»؛ شبی در عالم رؤیا، حضرت محمّد رسول الله (ص) را می بیند که به او فرمود : فردا یکی از فرزندانم در محّله «سکّه المولی» چشم از جهان فرو می بندد، شیعیان او را بر دوش گرفته به باغ «عبدالجبّار» می برند و نزدیک درخت سیب به خاک می سپارند .

آن شخص، سحرگاه به باغ رفت تا آن را از صاحبش بخرد و افتخار دفن شدن یکی از فرزندان حضرت محمّد رسول الله (ص) را نصیب خویش سازد، عبدالجبّار که خود نیز خوابی همانند خوابِ آن شخص دیده بود، به رمز و رازِ غیبی این دو خواب پی بُرد و برای اینکه در این افتخار، بهره ای داشته باشد، محلّ آن درخت سیب و مجموعه باغ را وقف کرد تا بزرگان و شیعیان در آنجا دفن شوند .

همسر حضرت عبدالعظیم (ع)، «خدیجه» دختر «قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع)» است (4) . بعضی، «امامزاده قاسم (ع)» در شمال تهران را پدرِ «خدیجه» همسر حضرت عبدالعظیم (ع) می دانند (5) .

دختر آن حضرت، «سلمی» است که حضرت عبدالعظیم (ع)، او را به عقد «محمّد بن ابراهیم بن ابراهیم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع)» درآورد و ثمره ی این ازدواج، سه پسر به نام های «عبدالله»، «حسن» و «احمد» بود (6) .

حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (ع) واز چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت (ع) و پیروان آنان بود و در مسائل دین، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن کریم، شناخت و معرفتی وافر داشت .

حضرت عبدالعظیم (ع) از مشاهیر علما و از ثقات و فضلای محدثین است که در زهد و ورع، زبانزد خاصّ و عام بوده و از حضرت امام جواد الائمه (ع) و حضرت امام علی النقی الهادی (ع) روایت نقل کرده است (7) .

حضرت عبدالعظیم (ع)، جزء قریب 80 حدیث که فعلاً در دست است، دو کتاب نیز تألیف نموده است، یکی از آنها کتابی است به نام «خطب» که فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) است و از «نهج البلاغه» انتخاب نموده و دیگر، کتابی است به نام «یوم و لیله» که «صاحب بن عباد»، محتوای آن را فرایض روز و شب ذکر نموده است (8) .

پی نوشت

1- مستدرک سفینه البحار، ج 6، ص 66 / وقایع الشهور، ص 201

2- سبل الرشاد الی اصحاب الامام الجواد (ع)، ص 157 / مراقد المعارف، ج 2، ص 54

3- مراقد المعارف، ج 2، ص 52 / مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 2، ص 424 الی 426

4- ریاحین الشریعه، ج 4، ص 197

5- ریاحین الشریعه، ج 4، ص 197 / ریاحین الشریعه، ج 5، ص 106

6- ریاحین الشریعه، ج 4، ص 332

7- سبل الرشاد الی اصحاب الامام الجواد (ع)، ص 157 / مراقد المعارف، ج 2، ص 54

8- سبل الرشاد الی اصحاب الامام الجواد (ع)، ص 157 / مراقد المعارف، ج 2، ص 54

تهیه و تنظیم ... منیژه شهرابی






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ