قرارد داد کُردان
با روی کار آمدن نادرشاه، عملاً دوران سلطنت شاهان صفوی به پایان رسید . زمانی نادرقلی افشار، زمام امور را به دست گرفت که اوضاع داخلی حکومت دچار هرج و مرج شده بود، حمله افغان ها به خراسان و اشغال قسمت هایی از خاک ایران توسط عثمانی ها؛ همچنین حضور امپراتوری روس در شمال ایران، موقعیت خاصی را برای نادرشاه به وجود آورد . نادر، در فاصله کمتر از 2 سال توانست با سرکوب افغان ها به حکومت آنان خاتمه دهد و بعد از آن متوجه ترکان عثمانی شد تا اراضی اشغالی را از آنها پس بگیرد، امّا علیرغم سال ها جنگ، نتوانست به پیروزی قطعی دست یابد، لذا با برقراری صلح موافقت کرد که پس از انجام مذاکرات طرفین به امضاء قرارداد صلح «کردان» در سپتامبر 1746 منجر شد .
بر اساس این قرارداد، هر دو طرف قبول کردند مرزهای آنها بر طبق قرارداد «زهاب» که بین شاه صفی و سلطان مراد چهارم در سال 1639 میلادی منعقد شده بود، برقرار باشد و طرفین متعهد شدند تا آن را محترم بشمارند و از تجاوز خودداری کنند .
ناگفته نماند از جمله کارهای نادرشاه، تأسیس نیروی دریایی بود، که متعاقب آن در سال 1735 میلادی لطیف خان، یکی از سرداران نادر، به کمک این نیرو برای تصرف «بصره» داخل «اروند رود» شد . در این موقع، دو کشتی جنگی مجهز انگلیس که در آب های بندر بصره لنگر انداخته بودند، به کمک عثمانی ها برخاستند . ورود ناوگان دریای انگلیس به جنگ ایران و عثمانی و نیز رهبری جنگ توسط ملوانان و افسران کارآزموده انگلیسی، موجب شکست نیروی دریایی جوان و ناآزموده ایران شد .
نکته قابل توجه این است که دولت انگلیس برای اولین بار به نفع عثمانی، با ایران وارد جنگ شد .
قرارداد اوّل ارزروم
قرارداد «کردان» با تمام علاقهای که به حفظ صلح داشت، نتوانست مدتی طولانی دوام بیاورد، زیرا عامل مذهب و روحیه جهانگشایی از یک طرف، و اهداف استعماری روس و انگلیس از طرف دیگر، موجب دامن زدن به اختلافات و آغاز مجدد جنگ های وسیع بین ایران و عثمانی شد . در فاصله دو جنگ بین ایران و روس، روابط ایران و عثمانی مجدداً تیره شد، علاوه بر بدرفتاری مأموران و مردم عثمانی با ایرانیان شیعه که عازم کربلا، نجف و یا مکّه معظمه بودند، واقعهای رُخ داد که خشم شاه ایران را برانگیخت . مأموران عثمانی، کاروانی را که یکی از زنان فتحعلی شاه با آن به مکّه معظمه می رفت، با خشونت بازرسی کردند و موجب ناراحتی همسر شاه شدند . تیرگی روابط دو کشور، در مرزها نیز اثر گذاشت و منازعاتی بین نیروهای دو طرف روی داد.
البته دولت روسیه می کوشید تا با تجدید جنگ، اندکی از سرافکندگی ایرانیان را که ناشی از شکست در جنگ های قفقاز بود، جبران کند . انگلیسی ها نیز پس از انعقاد قرارداد زهاب (1469) که طی آن عراق به عثمانی واگذار شد، همواره از دولت عثمانی حمایت می کردند، زیرا عراق کوتاهترین راه وصول به هند و آسیای شرقی از اروپا بود .
در هر حال فتحعلی شاه با توجه به بدرفتاری مأموران دولت عثمانی با زوّار ایرانی و مخصوصاً همسرش، عباس میرزا را برای جنگ با عثمانی ها مأمور کرد . عباس میرزا از جبهه شمال به خاک عثمانی حمله کرد و پس از تصرف «سلیمانیه» و «دیار بکر»، تا بغداد پیش رفت و آن شهر را نیز به محاصره خود درآورد .سپاه آموزشدیده و توپخانه منظم و مجهز عباس میرزا در برابر نیروهای عثمانی نمایش موفّقی داشت و در چند مرحله پیروز شد .
دولت عثمانی که توانایی جنگیدن در دو جبهه اروپا و ایران را نداشت، تقاضای صلح کرد و فتحعلیشاه با آن موافقت نمود . مذاکرات صلح در شهر «ارز روم» آغاز شد و به امضاء «قرارداد اول ارزروم» در سال 1833 میلادی منجر شد .
به موجب این عهدنامه، کلیه توافق هایی که در قرارداد «کُردان» 1746 میلادی به عمل آمده است، در مورد احترام به مرزهای قدیمی، زوّار، بازرگان، تحویل پناهندگان و خروج بدون مانع کلیه اسیران جنگی و همچنین اقامت یک سفیر در دربارهای مربوط، همچنان به قوت خود باقی ماند و طرفین تعهد کردند که توافق های فوق را دقیقاً رعایت کنند .
ادامه دارد ... منیژه شهرابی