«میخائیل شولوخف» در 24 ماه می (4 خرداد ماه) سال 1905 در «روستای کروژلین» واقع در بخش «قزاق نشین وشنسکایا» (حومه ی جنوبی رود دُن) به دنیا آمد و در 22 فوریه (4 اسفند ماه) سال 1984 از دنیا رفت .
پدرِ «میخائیل»، یک دهقان خُرده مالک از نژاد «روس»، و مادرش از اهالی «اُکراین» بود . «میخائیل»، ابتدا در دبستان روستا، و سپس در دبیرستان شهر به تحصیل پرداخت، ولی جنگ داخلی، که در آن زمان شروع شده بود، او را از تحصیل بازداشت و از سال 1918، مشغول کار شد .
در مدّت 5 سال، «میخائیل»، بارها، حرفه ی خود را تغییر داد، از سال 1923، نوشته هایش در مطبوعات به چاپ رسید، و در جنگ دوّم جهانی، به عنوان «خبرنگار» در جبهه ها حضور داشت .
آثار ترجمه شده به فارسی
«میخائیل شولوخف»، داستان های بسیاری نوشته، که بعضی از آنها به فارسی ترجمه شده اند، از جمله :
- سرنوشت یک انسان
- کُره ی اسب
- رُمان «دُن آرام» [با 2 ترجمه : 1- م . ا. به آذین (محمود اعتماد زاده) 2- احمد شاملو]
- رُمان «زمین نوآباد«
- رُمان «آنها برای میهن پیکار می کردند»، (یا) «جنگ در راه وطن»
رُمان «دُن آرام»
«میخائیل» در سال 1925، اوّلین مجموعه داستان های خود را با عنوان «داستان های دُن» منتشر کرد که توصیف ناحیه ی «دُن»، به هنگام جنگ داخلی بود . این مجموعه نظرِ منتقدانِ ادبی را به خود جلب کرد، و استعداد نویسنده ی جوان بر آنان آشکار شد .
در همین سال، «شولوخف» به زادگاه خویش بازگشت و همانجا مقیم شد . او که پیوسته از «دُن» الهام می گرفت، نوشتنِ شاهکارِ خود را به نام «دُن آرام» (Tikhiy Don) آغاز کرد و اوّلین جلد آن را در سال 1928 انتشار داد که «شولوخف» را به شهرت رساند .
جلد دوّم در سال 1929 و جلد سوّم در سال 1931 انتشار یافت و چهارمین و آخرین جلد در سال 1940 منتشر شد و «شولوخف» را در ردیفِ نویسندگان بزرگ قرار داد .
جلد اوّل «دُن آرام»، شامل شرح زندگی طایفه ی «قزاقِ ناحیه ی دُن» است، به هنگام بروز جنگ جهانی اوّل .
جلد دوّم «دُن آرام»، درباره ی حوادث اواخر جنگ و اوایل انقلاب روسیه و مقاومت روس های سفید در برابر انقلاب است .
جلد سوّم «دُن آرام»، وقایع جنگ های داخلی، خاصه جنگ های «ناحیه ی دُن» را دربرمی گیرد .
جلد چهارم «دُن آرام» به سرکوب کردن نهضت های ارتجاعی و پیوستن قزاق ها به انقلاب اختصاص یافته است .
قهرمان اصلی داستان، «گریگوری مِلِخُوف»، قزاق جوان و نماینده طبقه ی متوسط است که در جنگ جهانی، رشادت بسیار نشان داده و به «بولشویسم» ایمان آورده است، امّا هنگامی که در سال 1917 از جبهه جنگ بازمی گردد، درمی یابد که خانواده و همه ی دوستانش، عَلَم مخالفت برافراشته و از استقلال طایفه ی «قزاق» حمایت می کنند .
«گریگوری» به آنان و به روس های سفید مخالف حکومت می پیوندد . در جریان مبارزه، روز به روز، امیدِ خود را به پیروزی، بیشتر از دست می دهد و ناامیدانه به جنگ ادامه می دهد، زیرا زمان، زمانِ جنگ است و جزء جنگ، کارِ دیگری نمی توان کرد، امّا سرانجام به صف کمونیست ها می پیوندد و در کنارِ آنان می جنگد .
«گریگوری ملخوف»، از برجسته ترین چهره های قهرمانان ادبیات روسی است، با چهره ای غم انگیز و احساسی قوی که به سَرخوردگی دچار می شود، و در پایان کار، از نظرِ جسمی و روحی، درمانده و فرسوده برجای می ماند .
«گریگوری» قهرمان مورد پسند عامه مردم روسیه گشت، امّا در نظر منتقدان، «بونچوک»، قهرمان دیگرِ رُمان، که بولشویکی مؤمن بود، قهرمان واقعی رُمان گشت، نه «گریگوری ملخوف» .
«شولوخف» در رُمان «دُن آرام»، به صورتی روشن و وسیع تحت تأثیر کتاب «جنگ و صلح»، اثر «تولستوی» قرار دارد، بخصوص از نظر فنّ تغییر صحنه ها و گذر از گروهی به گروه دیگر، همچنین از نظر پیج و خم های وقایع و تعداد کثیر اشخاص داستان؛ امّا در نقل عینی صحنه های تاریخی، بیش از «تولستوی» واقع بینی نشان داده است .
رُمان حماسی «دُن آرام» برای «شولوخف»، جوایزی به ارمغان آورد، از جمله در سال 1965، جایزه ادبی «نوبل» از آنِ خود کرد .
تهیه و تنظیم ... منیژه شهرابی