وفات حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) را به پیشگاه مولایمان حضرت بقیه الله مهدی صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، تعزیت و تسلیت عرض می نمایم . شهرابی |
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، یک سال و چند ماه بعد از واقعه ی جانسوز کربلا، با قلبی پُر از اندوه از مصائب کربلا، و وقایع دوران اسارت، در روز 15 رجب سال 62 ه. ق.، در خانه ی خود در شهر «دمشق» رحلت فرمود، و در همان خانه دفن شد (1) .
بعد از واقعه ی جانسوز کربلا، زندگانی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، هماره با اَشک و آه، و خاطرات کربلا و اسارت همراه بود .
در عظمت مقام آن بانو، همان بس که به فرموده «شیخ صدوق» (رحمه الله)، از جانب حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، نیابت خاصّه داشته است، و تا هنگامی که حضرت امام زین العابدین (علیه السلام)، صحّت و سلامتیِ کامل نیافته، این نیابت ادامه داشت (2) .
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، سوّمین فرزند حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است .
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، در سال 6 ه. ق.، پس از رُخ دادِ تاریخی «صلح حدیبیه» در شهر «مدینه النّبی» به دنیا آمد .
هنگام ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در سفر بود . حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درخواست کرد که نامی برای مولود انتخاب بکند .
حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در جواب فرمود : من بر حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) سبقت نمی گیرم، صبر می کنیم تا ایشان از سفر برگردد .
چون حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از سفر بازگشت و خبرِ ولادت نوزاد را شنید، فرمود : فرزندان فاطمه، فرزندان من هستند، ولی خداوند درباره ی آنان تصمیم می گیرد .
پس، حضرت جبرئیل امین (سلام الله علیه) از جانب خداوند عزّ و جلّ بَر حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شد و عرض کرد : یا رسول الله ! اسم این دختر را «زینب» بگذار .
آنگاه حضرت جبرئیل امین (سلام الله علیه) گریست .
حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) پرسید : سبب این گریه چیست ؟
حضرت جبرئیل امین (سلام الله علیه) عرض کرد : همانا این دختر از آغاز زندگانی تا پایان روزگار در این سرای ناپایدار با رنج و بلا خواهد زیست . گاهی به دردِ شما، یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مبتلا می شود، و گاهی در ماتمِ مادرش، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، و گاهی در مصیبت پدرش، حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، و گاهی به فراقِ برادرش، حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) دچار خواهد شد، از همه بالاتر به مصائب کربلا و نوائب دشت نینوا گرفتار می شود، چنانکه مویش سفید و قامتش خمیده خواهد گردید .
وقتی این خبر را اهل بیت (علیهم السلام) شنیدند، اندوهناک و گریان شدند .
حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، صورت بَر صورت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) نهادند و گریستند .
حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عرض کرد : ای پدر، این گریه برای چیست ؟ خداوند دیده های تو را نگریاند !
حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : ای فاطمه ! بعد از من و تو، این دختر دچار بلاها و مصائبی می شود .
حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عرض کرد : چه ثواب دارد آن کَسی که بَر دخترم گریه کند ؟
حضرت محمّد مصطفی رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : ای پاره ی تنم، و ای نور چشمم، ثواب کَسی که بَر او گریه کند، مانند ثواب کَسی است که بَر برادرش حسین (علیه السلام) گریه کند .
سپس، حضرت محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، نام آن مولود را «زینب» نهاد (3) .
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، وقتی به سن ازدواج رسید، به همسری برادرزاده ی حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، یعنی «عبدالله بن جعفر بن ابی طالب»، که 5 سال از ایشان بزرگتر بود، درآمد .
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، در سال 62 ه. ق.، هنگام واقعه ی «حرّه»، و همچنین هنگامی وقوع قحطی در «مدینه النّبی»، به همراه همسرش، «عبدالله بن جعفر»، به شهر «دمشق» مهاجرت کرد .
قریه ای که در آن قبر حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) قرار دارد، در گذشته به «راویه» و اکنون به «زینبیه» مشهور است . در حال حاضر این قریه به شهر متصل و در هفت کیلومتری شرق «دمشق» می باشد و آرامگاه این بانوی مکرمه، زیارتگاه عاشقان و شیعیان جهان می باشد .
پی نویس
1- زینب کبری سلام الله علیها، ص 114 / معالی السبطین، ج 2، ص 225
2- شجره طوبی، ج 2، ص 392
3- ریاحین الشریعه، ج 3، ص 38 و 39
4- الوقایه الحوادث، ج1، ص 113
تهیه و تنظیم ... منیژه شهرابی