مترجم سایت

مترجم سایت

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 142
کل بازدید : 643753
کل یادداشتها ها : 528
خبر مایه


 

بسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 

 

«وَ قَتِلُوهُمْ حَتى لاتَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ للَّهِ فَإِنِ انتهَوْا فَلا عُدْوَنَ إِلا عَلى الظلِمِینَ»

«و با ایشان کارزارکنید تا به کلى فتّنه ریشه‏ کَن شود و دین تنها براى خدا شود وا گربه کلى دست ازجنگ برداشتند، دیگرهیچ دشمنى و خصومتى نیست، مگرعلیه ستمکاران .»

قرآن کریم / سوره بقره / آیه 193

 

قاسم بن حسن

«قاسم» فرزند حضرت امام حسن بن علی (ع) و از یاران عموی بزرگوارش، حضرت امام حسین بن علی (ع) در واقعه جانسوز «عاشورا» بود که در سن سیزده سالگی، پس از نبردی توسط «عمر بن سعد ازدی» کشته شد (1) .

 

 

محمد بن مسلم بن عقیل

«محمد بن مسلم بن عقیل»، فرزند «مسلم بن عقیل» و مادرش نیز «اُم ولد» بود .

وی از یاران حضرت اباعبدالله الحسین بن علی (ع) در واقعه جانسوز «عاشورا» بود که به دست دو نفر از سپاه «عمر بن سعد»، به نام‌ های «ابو مرهم ازدی» و «لقیط بن ایاس جهنی» به شهادت رسید (2) .

 

عبدالرحمان بن عقیل

«عبدالرحمن بن عقیل»، از عموزادگان و یاران حضرت سیدالشهداء امام حسین بن علی (ع) در واقعه جانسوز «عاشورا» بود که به دست «عثمان بن خالد بن رشیم» به شهادت رسید (3) .

 

عبدالله بن مسلم بن عقیل

«عبدالله بن مسلم بن عقیل»، مادر گرامی اش، حضرت رقیه بنت امیرالمؤمنین علی (ع) و از یاران وفادار حضرت سید الشهداء امام حسین ‌بن علی (ع) بود و هم خواهرزاده ایشان .

«عبدالله بن مسلم بن عقیل» در واقعه جانسوز «عاشورا» توسط «عمرو بن صبیح» به شهادت رسید (4) .

 

نافع بن هلال

«نافع بن هلال جملی»، اهل «کوفه» بود و از قاریان قرآن و حدیث و از اصحاب علی به شمار می رفت و در جنگ های صفین، جمل و نهروان شمشیر زده بود، وقتی حضرت امام حسین بن علی (ع) به سوی «عراق» آمد، به سوی ایشان شتافت و در راه به کاروان پیوست .

او سفارش کرده بود اسبش را که «کامل» نام داشت، از «کوفه» برایش بیاورند و «عمرو بن خالد» و دوستانش این کار را کردند . در روز «عاشورا»، هنگامی که «عمرو بن قرظه»،‌ از یاران حضرت امام حسین (ع)، به شهادت رسید و برادرش «علی بن قرظه» که در سپاه «کوفه» بود، به میدان آمد، «نافع بن هلال» بر او حمله کرد و او را مجروح ساخت . یارانش برای نجات او حمله کردند و «نافع بن هلال» با آنها درگیر شد و رجز می خواند و می گفت : « اگر مرا نمی ‌شناسید، خود را معرفی می ‌کنم، من از قبیله جَمَلی هستم و آیین و دینم همان دین حسین بن علی (ع) است .»

مردی به نام « مزاحم بن حریث » بر او حمله کرد، ولی ضربه «نافع بن هلال» به «مزاحم بن حریث» مهلت نداد و کُشته شد .

« عمرو بن حجاح»، از فرماندهان سپاه کوفه، فریاد زد : «آیا می دانید با چه کسی می جنگید ؟! کسی به تنهایی به میدان اصحاب حسین نرود !»

«نافع بن هلال»، نامش را بر روی تیرهای خود نوشته و آنها را مسموم کرده بود، او با تیرهای خود دوازده نفر از سپاه «عمر بن سعد» را کُشت و بسیاری را مجروح ساخت .

هنگامی که تیرهایش تمام شد، شمشیر خود را برهنه کرد و حمله‌کنان فریاد زد : «من شیرمردی از قبیله جملی هستم . پیرو دین علی (ع) .»

لشگر دشمن چاره کار را در حمله دسته جمعی دیدند، از این رو اطراف «نافع بن هلال» را گرفتند و او را هدف تیرها و سنگ های خود قرار دادند تا این که بازوانش را شکستند و او را به اسارت گرفتند . «شمر» و گروهی از سپاه، او را نزد «عمر بن سعد» بُردند .

«عمر بن سعد» به او گفت : «ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی ؟!»

«نافع بن هلال» گفت : «به خدا سوگند جزء کسانی که مجروح ساخته ام، دوازده نفر از شما را نیز کُشته ام و خود را ملامت نمی کنم، اگر بازوان من سالم بود، نمی توانستید مرا اسیر کنید .»

«شمر» به «عمر بن سعد» گفت : «او را بکُش !»

«عمر بن سعد» گفت : « تو او را آورده ای، اگر می خواهی خودت او را بکُش !»

«شمر» شمشیر کشید و چون خواست «نافع بن هلال» را بکُشد، «نافع بن هلال» به او گفت : «به خدا سوگند، ملاقات خدا برای تو بسیار دشوار است و خون ما بر گردن تو سنگینی می ‌کند . خدا را سپاس می گویم که مرگ ما را به دست بدترین خلق خودش قرار داد !»

در این هنگام «شمر» او را به شهادت رساند (5) .

 

مسلم بن عوسجه

«مسلم بن عوسجه» از اصحاب حضرت محمّد رسول الله (ص) و شیعیان خاندان ایشان بود که در زمان مرگ «معاویه بن ابوسفیان» در «کوفه» زندگی می ‌کرد . او به «مسلم بن عقیل» در «کوفه» کمک زیادی کرد و پس از حرکت حضرت امام حسین بن علی (ع) به «کربلا» به همراه «حبیب ابن مظاهر» در «کربلا» به ایشان پیوست و در روز «عاشورا» در به شهادت رسید (6) .

 

عابس بن ابی شبیب الشاکری

«عابس بن ابی شبیب شاکری» از قبیله «بنی شاکر» بود؛ مردمان این قبیله از شجاعان عرب بودند و به پیروی از اهل بیت (ع) شهرت داشتند .

«عابس»، از بزرگان شیعه و از رؤسای قبیل? «بنی ‌شاکر» بود . هنگامی که «مسلم بن عقیل»، در منزل «مختار بن ابی عبیده ثقفی» در جمع شیعیان، نامه حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را خواند، «عابس بن شبیب» برخاست و پس از حمد خدا گفت : «من از طرف مردم کوفه برای شما صحبت نمی‌ کنم و نمی دانم که در دل‌ های آنان چه می‌ گذرد . قصد فریب شما را هم ندارم . به خدا سوگند آنچه می ‌گویم چیزی است که در ضمیرم نقش بسته است و به آن باور دارم : در خود این آمادگی را می بینم که در هر زمانی که به کمک من نیاز داشته باشید، دریغ نکنم و در رکاب شما با شمشیرم با دشمنان مبارزه کنم و در این راه جزء به رضای خداوند و ثواب الهی نمی‌ اندیشم تا به دیدار خدا بشتابم .»

هنگامی که حضرت مسلم بن عقیل نامه‌ای برای حضرت امام حسین (ع)نوشت، آن را به دست «عابس بن شبیب» داد و به سوی حضرت امام حسین (ع) فرستاد . «عابس»، نام? «مسلم بن عقیل» را در مکّه معظمه تسلیم حضرت امام حسین (ع) کرد و پیوسته در خدمت حضرتش بود تا در «کربلا» به درجه شهادت نایل شد (7) .

 

ادامه دارد ... منیژه شهرابی

 






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ